فرشته های آسمانی من

پارسا و روزنامه دیواری ش روز نیمه شعبان در کتابخانه « بچه های آسمان » جشنی برقرار بود و مسابقه‌ای روزنامه دیواری های نیمه کاره به بچه ها می دادند تا گروهی کامل کنند. پارسا و نگار با هم کار کردند. و این شد پایان کارشون برای سن پرهام هم یک برگه رنگ آمیزی دادند که کار کرد. بعد کیک تولد امام زمان را آوردند و جشن گرفتند. روزنامه دیواری تجربه جالبی بود برای بچه ها. دوستان مشهدی از عضویت در کتابخانه بچه های آسمان غافل نشوید. آدرس کتابخانه: سید رضی 29 ، بعد از چهارراه دوم، کتابخانه بچه های آسمان...

‍ خاطره_ای از #گاندی ﭘﺴﺮ «ﮔﺎﻧﺪﯼ» ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ساﻋﺖ 5 ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ. ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ و ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ. ماﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻡ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ، ﺳﺎﻋﺖ 5:30 ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺑﺮﻭﻡ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺳﺎﻋﺖ 6:00 ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ!! ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟! ﺑﺎ #ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ #ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ. ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: «ﺩﺭ ﺭﻭﺵ #ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﺣﺘﻤﺎ #ﻧﻘﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ #ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ_ﺑﻪ_ﻧﻔﺲ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ " #ﺭﺍﺳﺖ" ﺑﮕﻮﯾﯽ» ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ...

25 اردیبهشت 1396 نقاشی و آموزش قرینه به پرهام. کاغذهای کوچک اماده داشتیم یک قلم مو هم میخواد ،رنگ های گواش رو کمی رقیق کردیم و توی بشقابی ریختیم بعد با قلم مو رنگ می پاشید روی کاغذ و از وسط تا می زد.البته میزان ریختن رنگ بهتره قطره ای باشه که طرح بهتری تشکیل بشه .می تونید رنگهای مختلف بگذارید جذابیت تصاویر ساخته شده بیشتر می شود. پرهام در حال نقاشی قرینه بعد با ماژیک روی تصاویر قرینه نقاشی کرده. درخت سیب ، پروانه و درخت زردالو این هم کار جالبی شد که روی تصاویر درست شده نقاشی کشید. یک لاک پشت هم درست کرد با وسایل بازیافتی یک لاکپشت هم درست کرده. ...

پارسا و همکلاسی هایش اردوی 30 اردیبهشت 1396 در پناه خدای مهربان باشید بچه های ایران🇮🇷...

پیش نمایش مطلب شما : داستان شارلوت شجاع By Anu Stohner Illustrated by Henrike Wilson از سری داستان های پرلز 2016 نویسنده: آنو ستونر تصویرگر: هنریک ویلسون ترجمه : روزبه کوهستانی ویرایش: فرزانه شهرتاش شارلوت از همان اول با بقیه ی گوسفندان فرق داشت. وقتی بقیه ی بره ها کنار مادرهایشان با خجالت می ایستادند شارلوت در اطراف جست و خیز می کرد و دنبال ماجراجویی بود. شارلوت با بقیه ی گوسفندان در دامنه تپه¬ای به دور از مزرعه زندگی می-کردند. آنها یک چوپان داشتند که مراقبشان بود و او هم سگ پیری به نام جک داشت. جک سعی می¬کرد شارلوت را مهار کند اما او ازش نمی¬ترسید. یک بار وقتی شارلوت کنار روخانه جست و خ...

مشاهده گلها در پیاده روی یک ساقه لوبیا پیدا کرده بودیم اینقدر بوی عطر خوبی داشت پیاده روی با پسر کوچک در بلوار سرسبز نزدیک خانه، خیلی لذت بخش بود.با پرهام جست و جو در بین گیاهان انجام دادیم. عالی بود. این فرصت رو به کوچولو هامون بدیم گردش در طبیعت خیلی. آموزنده است....

امروز دو خرداد 1396 معلم داستانی خونده برای بچه ها با عنوان آهو و صیاد و.بعد خواسته بچه ها با توجه به داستان نقاشی بکشند و پارسا هم این رو کشیده. مادر فدات بشه چی کشیدی! ضامن آهو نگهدارت باشه ️...

#صبر انتشارات #امیرکبیر #معرفی_کتاب ...